دیانا گلـــــــــیدیانا گلـــــــــی، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 9 روز سن داره

تولد دخترم دیانا

هدیه خاله یاسمین

دیانا جان این عکس کار خاله یاسمین مامان حدیث جونه.من با مامان این نی نی ها تو نی نی سایت دوستم.شما ها با هم دیگه چند روز فاصله دارین.مامانا با هم دیگه درمورد شما صحبت میکنن و از تجربیات هم استفاده میکنن. ...
30 تير 1392

عاشقانه به آسمان نگاه کن

دختر نازنینم به یاد داشته باش هر وقت دلتنگ شدی به آسمان نگاه کن کسی هست که عاشقانه تو را می نگرد و منتظر توست اشکهای تو را پاک میکند و صمیمانه دستهایت را میفشارد تو را دوست دارد فقط به خاطر خودت و اگر باور داشته باشی میبینی که ستاره ها هم با تو حرف میزنند. باور کن که با او هرگز تنها نیستی.فقط کافیست عاشقانه به آسمان نگاه کنی.   بهترینم هیچگاه دلت را به روزگار مسپار که دریایی از نا امیدی است دلت را به خدا بسپار که دریایی از امید است و رحمت.     ...
27 تير 1392

نشستنت مبارکککککککککک

هستی مامان با اینکه یه وقتهایی تعادلت رو از دست میدی اما دیگه میتونی بشینی.       قربونت برم مطمئنم یه روز وقتی اینارو میخونم چقدر حسرت این روزای شیرینو میخورم. خدایا شکرت.سلامتی بهترین نعمته و منم بابت این نعمت گرانبها که به خودم و خانوادم دادی بینهایت ممنونتممممممممم.     ...
27 تير 1392

بابای گلم مرسی

دختر گلم اگه بدونی بابایی چقد نگران آیندته؟؟؟؟؟؟آرزوشه تو یه خانوم دکتر شی.همش تو فکر اینه چیزی برات کم نذاره.یه عالمه برات وسایل هوشی خریده از جمله   ،      و      که بعضی وقتا با خودم و یه موقع هایی با خودش تمرین میکنین.یادت باشه بزرگ شدی دستش رو ببوسی وبه خاطر تمام زحماتی که برات میکشه ازش تشکر کنی و از همه مهتر به آرزوش برسونی. بابای گلم مرسییییییییییییییییییییییییییییییییی ...
27 تير 1392

رو سینه میخزی دخترم

الهی قربونت برم.مامان پیش مرگت شه دخترم بالاخره داری به جلو میخزی.البته یکم رو دستها و زانوهات میمونی اما رو سینت میری جلو و به هر چیزی که می خوای میرسی.کارم در اومده.همش باید کنترلت کنم. خدایا شکرتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت.بابت همه چی مخصوصا دادن یه فرشته صحیح و سالم.میدونم هرچی شکر کنم بازم کمه.اما تو به کرم و بزرگیت از من حقیر بپذیر. ...
27 تير 1392

تغیراتی در رژیم غذایی

دختر نازنینم الان که اینو برات مینویسم ساعته ده دقیقه به دو نصفه شبه.تو کنار بابایی تو خواب نازی و من اومدم بهت بگم که چیا تو برنامه غذاییت اضافه شده. دو روز پیش برا اولین بار برات شیربرنج پختم.اگه بدونی چه بلایی سرم آوردی خودتم دلت برام میسوزه.شیر رو به برنج اضافه کردم و تا اومدم همش بزنم یهو همچین گریه کردی سکته کردم فکر کردم باز یه چیزیت شد.اومدم بهت سر زدم برگشتم دیدم چشمت روز بد نبینه شیر سر رفته با هزار مکافات پاکش کردم مگه مجال میدی به کارام برسم!!!! بابایی ماهت برات (انبه) و خریده منم پوره میکنم و میدم میخوری خوشبختانه خوشت میاد. از فردا هم انشاالله می خوام زرده  وسیب زمینی بدم.امیدوارم خوشت بیاد. دلبندم بیا...
27 تير 1392

اولین رمضان

دختر گلم امروز نهمین روز از ماه رمضانه و من متاسفانه امروز فرصت کردم بیام و برات بنویسم.اولین مهمونی افطاریت رو روز سوم خونه خاله فرخنده اینا بودم. دیگه اون دیانای آروم سابق نیستی تو جمع خیلی بی تابی میکنی.تا جایی که از مهمونی رفتن پشیمون میشم.همه میگن از دندوناته! خدایا خودت کمک دخترم باش که بیشتر از این عذاب نکشه. ...
27 تير 1392

توجیه کوتاهی

دختر گلم اینر وزا خیلی خیلیییییییییییییییییییییییییییییی شیطون شدی.راستشو بخوای گاها انقد خستم میکنی که اشکم در میاد.به زور تا اومدن بابایی میتونم دوام بیارم.اون طفلک هم از کارو زندگی و مطالعه مونده.خدا خیرش بده.خدا سایشو از سرمون کم نکنه.اگه نیم ساعت بیخیالی کنه فلج میشیم.خوش به حالت که همچین بابای ماه و مهربونی داری عین بابای من!!!!!!ظاهرا از دندوناته.خیلی اذیتت میکنن.برات یه پماد خریدم که تا حدودی آرومت میکنه برا همینه که فرصت نمبکنم زود زود بیام و آپت کنم.چندتا اتفاق و نتونستم برات بنویسم.یا موضوعاتی که برات نوشتم بدون عکس بودن.قول میدم تو اولین فرصت برات یه گالری باز کنم و عکسهارو با تاریخ و موضوعشون ثبت کنم.دیگه داری خانومی میشی برا ...
27 تير 1392